موضوع: "امام زمان"

#معرفی_کتاب

100

? معرفی کتاب

آموزش مفهوم #توحید و حکمت خدا و علم خدا و #صفات او برای کودکان کار دشواری است. چون باید به سادگی مفاهیم سخت و سنگین رو برای بچه‌ها توضیح بدهیم. اما اگر زبان ساده را با استدلال ساده همراه کنیم، می توانیم قلب و ذهن بچه‌ها را به سمت فکر کردن در اتفاقات و نعمت‌های ساده اطرافش هدایت کنیم. تا هم ذهن فعالی داشته باشد و هم مسئله توحید را به شکلی فعال و درست بیاموزد. مجموعه ۱۵ جلدی پیش رو، کودکان ما را به دنیای مخلوقات خداوند می‌برد تا با ارتباط دادن عینی‌ترین چیزها، درک #قدرت و #خلقت خدا را برای آن‌ها ساده‌تر کند.

در این مجموعه با بررسی موضوعاتی چون:زبان، لبخند، حیوان‌های اهلی، باران و … تلاش شده است تا کودکان را با #قدرت خداوند آشنا سازیم

#حیوانات_اهلی
#انتشارات_جمکران
نویسنده : سید محمد مهاجرانی

? کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed

#انسان-شدن

#برشی_از_یک_کتاب
#بشری_که_دنبال_انسان_شدن_است

این #مقام_ولایت است که استعدادهای بشر را بیرون ریخت و خُلق کریمه و استعدادهای خوب او را شکوفا کرد و از بشر، انسان بیرون کشید و او را از #ظلمات_نفس ، از ظلمت خلق دنیا ، از هواها و حرف ها و جلوه های پوچ به سوی نور هستی هدایت کرد . انسانی که دیگر در سطح غریزه و حرف‌ها و محدود ها زندگی نمی‌کرد و با این معیارهای کم و کوتاه اندازه نمی‌گرفت . و انسان یعنی همین ، یعنی در سطح وظیفه زندگی کردن ؛ چون این حیوان است که تمام مسائلش با غرایزش حل و فصل می‌شود ، و حتی امنیت و رفاه و نظم و عدالت را با غریزه تامین می‌کند . آن نظم و رفاه و عدالتی که در کندو حاکم است ، هنوز در جامعهٔ انسانی در شکل های مختلف کمونیستی و سرمایه داریش ، حکومت نکرده و نمی کند ، مگر هنگامی که بشر از اسارت ها ، از ظلمات ، از هواها ، و حرف ها و جلوه ها آزاد شود و به عظمتی دست یابد که این حقارت ها او را در خود نگیرند . و مگر هنگامی که #بشر_انسان_شود . و در این حد، عدالت که هیچ ، حتی انفاق و ایثار هم ، رخ می نماید و آشکار می شود . و این است که ، آنهایی که بیشتر از رفاه و بالاتر از عدالت و آزادی را می خواهند ، باید به #غدیر رو بیاورند و از این جام سیراب شوند .

? غدیر ، علی صفایی حائری ، ص ۲۳

#تلگـرانہ

?

آیت‌الله قاضی :
کور است چشمی که ؛
صبح از خواب بیدار شود ؛
و در اولین نظر
نگاهش به امام‌زمانش نیافتد..
کاش آیت‌الله میگفت ؛
اگرکسی اصلاً به‌یادِتونباشد،چی..

#چشم‌بیمارشده‌تارشدن‌هم‌دارد
#پای_منبر

#سردار_دلها

 

نا لله و انا الیه راجعون
شهادت جانسوز و جانگداز سردار سرافراز اسلام حاج قاسم سلیمانی محضر امام زمان . نائب بر حقش امام خامنه ای و دل داغدیده ی خانواده های شهدا و خدمت عموم شما طلبه ها و اساتید گرامی تبریک و تهنیت عرض می نماییم
 حوزه علمیه خواهران الزهرا سلام الله عليها

#برشی_از_یک_کتاب

✂️
#انتظار_سازنده

خلقی که در انتظار ظهور مصلح به سر می برد ، باید خود صالح باشد . و آیا اقتدای به مهدی ، جز داشتن صلاح و عمل صالح است ؟ و آیا خلقی که اقتدای به مهدی ( ع ) کند ، جز خلق صالح تواند بود ؟ پس خلقی که در انتظار ظهور « مصلح » به سر می برد ، باید خود صالح باشد .

? خورشید مغرب ، محمدرضا حکیمی ، ص ۳۳۲

خودسازی برای ظهور

بیایید برای خدا زندگی کنیم

برای یوسف شدن باید قید زلیخاها را زد

زلیخاهای پول…عشق های خیابانی…و اینترنتی

عزیز خدا شدن بها دارد…بهشت رو به بها میدهند نه به بهانه…

سعی کنیم نمازمون رو اول وقت بخونیم هر جا که باشیم

غیبت نکنیم و حتی غیبت نشنویم میدونم سخته ولی قراره ما به سمت خدا قدمی برداریم…

هروقت متوجه شدیم گناه کردیم سریع توبه و استغفار کنیم

در روز چند خط قرآن بخونیم چون قرآن نور است و دل و روح ما رو روشن میکنه

در روز یک صدقه برای سلامتی آقامون امام عصر کنار بذاریم…

با خوندن زیارت عاشورا دلتنگی هامون رو برطرف کنیم و حالمون رو خوب

تصمیم جدی بگیرید برای ترک هر گناهی که دارید از امروز برای همیشه

هر روز با خودتون این تصمیم رو مرور کنید و مراقب باشید خطا رو تکرار نکنید

از هر چیزی که شرایط گناه رو آماده میکنه باید خودتونو دور کنید…

هر شب با خودتون حساب کنید که چقدر تونستید پای امام زمان تون بمونین و گناه نکنید…

اگر احیانا اشتباه رو دوباره تکرار کردید استغفار کنید و ناامید نشوید

قدم به قدم موفق میشین ان شا الله البته اگه واقعا بخواید و محکم پای خواستنتون بمونین…

ترک فقط یک گناه یک قدم برای ظهوره

از خدا بخوایم تا قبل از اومدن آقا همه جوره خودمونو بسازیم چون با بالا آمدن خورشید نمازمون قضاست…

ما کسی را غیر از طلاب نداریم

در تشرفی که آیت الله الهی طباطبایی رحمه الله{برادر علامه طباطبایی}به محضر حضرت بقیه الله عج داشتند/حضرت به ایشان فرمودند:اگر مشکل و گرفتاری داشتید خدا را قسم بدهید به ریزه خواران سفره ما

آیت الله الهی طباطبایی رحمه الله فرمودند با وجودی که منظور حضرت را فهمیدم اما میخواستم از لسان شریف خودشان بشنوم

سوال کردم:آقا جان…ریزه خواران سفره شما چه کسانی هستند؟

حضرت فرمودند:همین طلبه ها

سوال کردم:آقا جان شما از آنها راضی هستید؟

حضرت سکوت کردند و بعد از تاملی فرمودند:

ما کسی غیر از آنها را نداریم

منبع:کتاب پای درس علما/محمد تقی صرفی پور ص 657

یا مهدی

یا مهدی عج

به اشک های آن پدر بی پسر شده بیا

به گریه های دختری که بی پدر شده بیا

به آن شهید سر جدا که بی کفن رها شده

به ناله های مادران خونجگر شده بیا

خوابی عجیب

شب قبل از حادثه تروریستی مجلس خوابی دیدم

شهید خرازی به همراه جوانی خوش رو برای کمک به امور کشور و مردم آمده بود

و با جدیت و تلاش به همراه آن جوان در حال کمک و امدادرسانی به مردم بودند

خواب عجیبی بود

وقتی بیدار شدم متحیر و در فکر معنی و تعبیر خواب بودم

آن جمعیت/مردم/کشور/امداد و کمک رسانی شهدا…

شهید خرازی را میشناختم اما آن جوان را هرگز ندیده بودم

تمام عکسهای شهدایی را که داشتم نگاه کردم تا شاید آن شهید را بیابم 

اما دریغ

که بین هیچ کدامشان نبود

تا اینکه تلویزیون خبر حادثه تروریستی مجلس رو داد و تصاویر شهدا….

خودش بود

آن جوان همراه شهید خرازی رو شناختم

آن جوان خوشرو کسی نبود جز شهید جواد تیموری

***نقل قول از یکی از زائرین***

مزار شهید جواد تیموری

منتظر

خجالت میکشم 

اسمم را گذاشته ام منتظر

اما زمانی که دفتر انتظارم را ورق میزنی میبینی

فضای مجازی را بیشتر از امامم میشناسم

حتی گاهی صبح آفتاب نزده آنها را چک میکنم

اما عهدم را نه…

در قنوت نمازهایمان برای “مهدی فاطمه"دعا کنیم

***"اللهم عجل لولیم الفرج"***

روز جمعه

چرا روز جمعه متعلق به امام زمان است؟

روزهای هفته هر روز به نام یکی از معصومین علیهم السلام نامگذاری شده است.در حدیثی از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم آمده است که فرمودند:

لا تعادوا الایام فتعادیکم

دشمنی نکنید با روزها که آنها با شما دشمنی خواهند کرد.

در حدیثی که از امام هادی علیه السلام است که فرمودند:

معنای الایام ما هستیم مادامی که آسمانها و زمین برقرار هستند.شنبه اسم رسول خدا است و یکشنبه به نام امیرالمومنین علی علیه السلام و دوشنبه به نام حسن و حسین علیه السلام و سه شنبه به نام علی بن حسین علیه السلام{امام سجاد}و محمدبن علی {امام باقر}و جعفربن محمد{امام صادق}و چهارشنبه به نام موسی بن جعفر و امام رضا و امام جواد و امام هادی و 5شنبه به نام فرزندم حسن و جمعه به نام فرزند فرزندم حضرت صاحب الزمان است.

جمعه ها به نام حضرت منجی دوازدهم است.در این روز چقدر به یاد آن سفر کرده غائب از نظر هستیم؟

در کتاب مفاتیح الجنان دعایی که زیارت امام زمان عجل الله آمده است:

السلام علیک یا حجه الله فی ارضه

السلام علیک یا عین الله فی خلقه

السلام علیک یا نور الله الذی یهتدی به المهتدون و یفرج به عن المومنین

السلام علیک ایها المهذب الخائف

منبع حدیث رسول الله ص:دعائم الاسلام ج 2 ص 145/مستدرک الوسائل ج 13 ص 77 منبع حدیث امام هادی ع :بحارالانوار ج 99 ص 211

گناه من

یه جمله رو قاب کنیم

بزنیم گوشه ذهنمون

هر از گاهی نگاهی بهش بندازیم

دونه 

دونه

گناه 

من

لحظه لحظه ظهور"مهدی فاطمه"رو عقب میندازه

“اللهم عجل لولیک الفرج”

یادت هست؟

رفته بودیم شبی سمت حرم یادت هست‌ ؟


خواستم مثل کبوتر بپرم یادت هست‌ ؟


توی این عکس به جا مانده عصا دستم نیست‌


پیش از آن حادثه پای دگرم یادت هست‌ ؟


رنگ و رو رفته ترین تاقچه خانه مان‌


مهر و تسبیح و کتاب پدرم یادت هست‌ ؟


خانه کوچکمان کاهگلی بود ، جنون‌


در همان خانه شبی زد به سرم یادت هست‌ ؟

 

قصد کردم که بگیرم نفس دشمن را


و جگرگاه ستم را بدرم یادت هست‌ ؟


خواهر کوچک من تند قدم بر میداشت‌


گریه می کرد که او را ببرم یادت هست‌ ؟


گریه می کرد در آن لحظه عروسک میخواست‌


قول دادم که برایش بخرم ، یادت هست‌ ؟


راستی شاعر همسنگرمان اسمش بود


اسم او رفته چه حیف از نظرم یادت هست‌ ؟


شعرهایش همه از جنس کبوتر ، باران‌


دیرگاهی است از او بی خبرم یادت هست‌ ؟


آن شب شوم ، شب مرده ، شب دردانگیز


آن شب شوم که خون شد جگرم یادت هست‌ ؟


توی اروند در آن نیمه شب با قایق‌


چارده ساله علی ،‌ همسفرم یادت هست‌ ؟


ناله ای کرد و به یک باره به اروند افتاد


بعد از آن واقعه خم شد کمرم یادت هست‌ ؟


سرخ شد چهره اروند و تلاطم می کرد


جستجوهای غم انگیز ترم یادت هست‌ ؟


مادرش تا کمر کوچه به دنبالم بود


بسته ای داد برایش ببرم یادت هست‌ ؟


بعد یک ماه همان کوچه ، همان مادر بود


ضجه های پسرم ، هی پسرم یادت هست‌ ؟


چارده سال از آن حادثه ها می گذرد


چارده سال چه آمد به سرم یادت هست‌ ؟


توی این صفحه به این عکس کمی دقت کن‌


توی صف از همه دنبالترم یادت هست‌ ؟


لحظه ‌ای بود که از دسته جدا افتادم‌


لحظه ای بعد که بی بال و پرم یادت هست‌ ؟


اتفاقی که مرا خانه نشین کرد افتاد


و نشد مثل کبوتر بپرم یادت هست‌ ؟


“خدابخش صفادل”

با شهدا !!!

ساقی جبهه سبو بر لب هر مست نداد


نوبت ما که رسید میکده را بست نداد


حال خوش بود کنار شهدا آه دریغ


بعد یاران شهید حال خوشی دست نداد

 

هم قد گلوله توپ بود
گفتن : چه جوری اومدی اینجا ؟
گفت : با التماس !
گفتن : چه جوری گلوله رو بلند میکنی میاری ؟
گفت : با التماس !
به شوخی گفتن میدونی آدم چه جوری شهید میشه ؟
لبخندی زد و گفت : با التماس !
وقتی تکه های بدنشو جمع میکردن ، فهمیدم چقدر التماس کرده !!!

 

پیشونی بندها رو با وسواس زیر و رو میکرد …
پرسیدم : دنبال چی میگردی ؟
گفت : سربند یا زهرا !
گفتم : یکیش رو بردار ببند دیگه ، چه فرقی داره ؟
گفت : نه ! آخه من مادر ندارم …

مومنان آخر الزمان؛برادران پیامبر

روزی رسول خدا صلوات الله علیه و آله و سلم در بین جمعی از اصحاب خود؛دو بار فرمودند:

خدایا دیدار برادرانم را نصیبم کن

اصحابی که دور حضرت بودند گفتند:ای رسول خدا آیا ما برادران شما نیستیم؟

حضرت فرمودند:خیر شما یاران من هستید و برادران من قومی هستند که در آخرالزمان به من ایمان می آورند در حالیکه من را ندیده اند.

خدا اسامی آنها و پدران آنها قبل از آنکه آنها را از صلب پدرانشان و رحم مادرانشان خارج نماید؛به من آموخته است.

آنان کسانی هستند که پایداریشان بر دین خود؛از راه رونده ی بر خار مغیلان و از نگهدارنده ی آتش سوزان در دست بیشتر است.

آنها در ظلمات؛چراغ های هدایت اند و خداوند آنان را از فتنه ای در زمین پر از ظلمت نجات میدهد.

منبع:مکیال المکارم ج 1 ص 421

حرف رفتن

همیشه حرف از رفتن هاست…

کاش…

یکی با آمدنش غافلگیرمان کند

تعجیل در ظهور و آمدن آن غایب پرده نشین؛صلوات…❤?

یاران حضرت مهدی عج

یاران زن!

لازم به یادآوری است که در تشکیل هسته ی اصلی آن پیکار بزرگ و جهاد مقدس؛زنان نیز نقش به سزایی دارند و طبق بیان بعضی از احادیث؛پنجاه زن از یاران اصلی امام و همراه هسته مرکزی آن قیام حضور دارند.

امام باقر علیه السلام در این باره فرمود:بخدا سوگند 313 مرد که پنجاه زن نیز میان آن هاست؛مانند قطعه های ابر در فصل پاییز؛در غیر موسم حج در مکه معظمه جمع میشوند.

این موضوع دو نکته را روشن میسازد:

1_به رغم تاکید آموزه های وحیانی_به ویژه در دین مقدس اسلام_زنان در طول تاریخ؛از حقوق خویش محروم بوده و شخصیت آنان تحقیر شده است.اما در دوران آن انقلاب بزرگ؛شخصیت واقعی خویش را باز می یابند و به عنوان کارگزاران اصلی آن تحول عظیم؛در جامعه جهانی شرکت میکنند.این موضوع اهمیت ویژه ای دارد که ارزش واقعی و پایه قدرت و توانمندی نوع زن و ارزشیابی استعدادهای او را مشخص میسازد.

2_زنان اگر در جهاد و رویارویی مستقیم شرکت نکنند؛در دیگر مسئولیت ها و سازندگی ها؛میتوانند مشارکت کنند.همچنین در گسترش فرهنگ اسلامی و آموزش معارف الهی میتوانند کارآمد باشند و نقش برجسته ای ایفا کنند.در مسائل پشت جبهه و مسائل اجتماعی و تربیتی نیز میتوانند نقش سازنده ای داشته باشند.

این موضوع؛ارجمندی جایگاه زن و رشد و تکامل قابل توجه او را روشن میکند.اثر تربیتی این موضوع مهم؛در جامعه منتظر؛میتواند خودآگاهی زنان و بازشناسی توان رشد و بازیابی شخصیت آنان باشد.

برای شرکت در آن انقلاب جهانی؛زنان از هم اکنون باید با معیارهای دقیق اسلامی و اخلاقی؛شخصیت خود را بسازند و در بعد علم و عمل تکامل یابند و بدانند که هم اکنون و در آینده؛مسئولیت های بزرگی بر عهده دارند و در آینده کارهای مهمی را انجام خواهند داد.

پس بایستی از هم اکنون به شناخت دقیق و درست اسلام بپردازند و در تربیت خویش بکوشند؛تا پیش از ظهور؛در جرگه ی زنان منتظر قرار گیرند؛و پس از آن شایستگی شرکت در آن حرکت بزرگ و کمک رساندن به داعی حق را داشته باشند.

[1]محمد بن مسعود عیاشی؛تفسیر العیاشی ج1 ص64

[2]محمد حکیمی؛عصر زندگی؛ص75_76 با تصرف

برگرفته از درسنامه مهدویت استاد سلیمیان

دیدار یار

رمضان یک خبر از یار بده

بر دلم مژده ی دلدار بده

رمضان صاحبم از من راضی ست؟

یا که از روزه ی من ناراضی ست؟

خدمت یار سلامم برسان

درد دلها و کلامم برسان

گو به مهدی دل من قابل کن

فیض دیدار رخت شامل کن

اللهم عجل لولیک الفرج 

قم

ایران در آستانه ظهور چگونه خواهد بود؟

با توجه به روایات:

دانش و معارف دین اسلام و تشیع؛از ایران و قم به جهانیان صادر میشود.

لذا موقعیت علمی ایران ممتاز است و اصلی ترین مرکز دین اهل بیت علیه السلام خواهد بود.

در روایتی از وجود مقدس امام صادق علیه السلام نقل شده است:

به زودی کوفه از مومنان خالی میگردد و دانش مانند ماری که در سوراخش پنهان میشود از آن شهر رخت برمی بندد؛سپس علم ظاهر میشود در شهری به نام “قم”

آن شهر معدن علم و فضل میگردد و از آنجا به سایر شهرها پخش میشود.

به گونه ای که باقی نمیماند در زمین جاهلی نسبت به دین؛حتی زنان در خانه ها

این قضیه نزدیک ظهور قائم علیه السلام واقع میشود.

علم از قم به سایر شهرها در شرق و غرب پخش میشود و حجت بر جهانیان تمام میشود به گونه ای که در تمام زمین فردی پیدا نمیشود که دین و علم به او نرسیده باشد.

بعد از آن؛قائم قیام میکند و سبب انتقام خدا و غضب او بر بندگان(ظالم)میشود زیرا خداوند انتقام و عذاب بر بندگان روا نمیدارد مگر وقتی که حجت را انکار کنند

منبع:بحارالانوار ج 57 و 60؛ص 213

منتظران

انتظار

چقدر پنجره را بی بهار بگذاری ؟

و یا نیایی و چشم انتظار بگذاری

مگر قرار نشد شیشه ای از آن می ناب

برای روز مبادا کنار بگذاری ؟

بیا که روز مبادای ما رسید از راه

که گفته است که ما را خمار بگذاری ؟

درین مسیر و بیابانِ بی سوار خوشا

به یادگار خطی از غبار بگذاری

گمان کنم تو هم ای گل بدت نمی آید

همیشه سر به سر روزگار بگذاری

نیایی و همه ی سر رسیدهامان را

مدام چشم به راه بهار بگذاری

جواب منتظران را بگو چه خواهی داد

همین بس است که چشم انتظار بگذاری ؟

به پای بوس تو خون دانه می کنیم و رواست

که نام دیگر ما را انار بگذاری

گمان کنم وسط کوچه ی دوازدهم

قرار بود که با ما قرار بگذاری

چراغ بر کف و روشن بیا، مگر داغی

به جان این شب دنباله دار بگذاری

اندکی تامل !!!

وقتی فكر می‌كنی بر داشته‌ها و نداشته‌هایت، برای كدام یك بیشتر حسرت می‌خوری؟ برای آنكه (و آنچه) داشته‌ای و از دستش داده‌ای یا برای آنكه (و آنچه) نداشته‌ای و فقط وصفش را شنیده‌ای؟

بدون شكّ، احساس حسرت ما بر فقدان آنان‌‌كه داشته‌ایم قوی‌تر خواهد بود. فقدان هر عزیز ‌‌برای ما حسرت‌بار بوده و هست. وقتی نعمت وجود و حضور هر یك از اینان را چشیده باشیم و سایه محبت‌شان، و علم و تجربه‌شان بر سر ما بوده باشد، فقدان آنان حسرت‌بارتر است. و چقدر فرق است میان احساس بی‌پدری كسی كه سال‌ها زیر سایه پدر، بزرگ شده با او كه از دوران كودكی و طفولیت از این نعمت محروم شده است.
اهل زمان غیبت او كه قائل به امامت او و منتظر ظهور او باشند، برتر از مردمان هر زمان دیگر هستند زیرا خدای تبارك و تعالی به آنها آن‌قدر عقل، فهم و شناخت عطا فرموده است كه غیبت امام در پیش آنها چون زمان حضور شده‌ است، خداوند اهل آن زمان را همانند مجاهدانی قرار داده كه در محضر رسول اكرم(ص) شمشیر می‌زنند آنها مخلصان حقیقی و شیعیان واقعی و دعوت‌كنندگان به دین خدا در آشكار و نهان هستند

ما لذت حضور هیچ یك از امامان معصوم(ع) را نچشیده‌ایم. سالیان سال است كه كسی درك این حضور را نداشته است و همه ما در حسرت دیدار و درك حضور ایشان می‌سوزیم (هر یك به فراخور حال و روزمان). حال اگر امام زمان ما چند صباحی حاضر بودند (به معنای غایب نبودن) و بعد دوران غیبت پیش می‌آمد، آیا وضع و حال ما همین بود كه هست؟

اگر لذت بودن با امام و زیر سایه لطف و محبت و حكومت عدل ایشان بودن را می‌چشیدیم و بعد از این وصل، جدایی دست می‌داد آیا حسرتی كه بر دل‌هایمان می‌ماند دو صد چندان نبود؟ مطمئناً دعای ما رنگ و بوی دیگری داشت، خواهش و طلب نبود، اصرار بود. التماس بود. دعا از سر نیاز و درد و احتیاج بود. زندگی‌های ما متفاوت می‌شد و دغدغه‌هایمان نیز. بیش از آنكه در روزمرگی‌های زندگی گم شویم و روز به روز بیشتر از این حسّ فراق فاصله بگیریم، از قافلة حسرت به‌دلان و سوختگان وصالش جا نمی‌ماندیم.

خوشا به حال آنان‌كه حسرت به دل‌ترند در فراق امام زمانشان با آنان‌كه درك حضورش را نكرده‌اند (حضور به معنای ظهور از پس پردة غیبت). آنان‌كه امام زین‌العابدین (ع) درباره‌شان فرموده‌اند:

اهل زمان غیبت او، كه قائل به امامت او و منتظر ظهور او باشند، برتر از مردمان هر زمان دیگر هستند زیرا خدای تبارك و تعالی به آنها آن‌قدر عقل، فهم و شناخت عطا فرموده است كه غیبت امام در پیش آنها چون زمان حضور شده‌ است، خداوند اهل آن زمان را همانند مجاهدانی قرار داده كه در محضر رسول اكرم(ص) شمشیر می‌زنند آنها مخلصان حقیقی و شیعیان واقعی و دعوت‌كنندگان به دین خدا در آشكار و نهان هستند. (1)

دعا كنیم كه از اینان باشیم و دعا كنیم از ته دل برای آقایمان و برای درك حضورش.

التماس كنیم تعجیل در ظهور ایشان را و تلاش كنیم برای كسب معرفتش كه از جمله وظایف منتظران در عصر غیبت درخواست معرفت امام عصر(ع) از خداوند است.

پی‌نوشت:

1. سلیمان، كامل، روزگار رهایی ، ترجمة علی‌اكبر مهدی‌پور، ج 1، ص 371 ، ح 387.

منبع :پرتال پایگاه تخصصی تبیان مهدویت

حدیث امام کاظم علیه السلام

انتظار فَرَج

«أَفْضَلُ الْعِبادَةِ بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ إِنْتِظارُ الْفَرَجِ.»:

بهترین عبادت بعد از شناخت خداوند، انتظار فَرَج و گشایش است.

دلم را آهسته حمل کنید...شکستنی است....!!!

سلام آقا جان!

باز هم جمعه  رنگ خون شد و من، هنوز چشم انتظار بر لب جاده دل نشسته‌ام… می‌بینی مرا؟… همان که تنهای تنهاست… مثل همیشه… کفش‌ها را به گوشه‌ای انداخته و محو تماشای پایین رفتن قرص غمناک و سرخ رنگی است که تمام التهاب یک روز را با خودش می‌برد. همان که خودش را با سنگ ریزه‌های کنار جاده مشغول کرده است… آه… از ندبه پر امید صبح تا نوحه دلتنگی غروب فاصله‌ای است به اندازه یک قلب بی‌قرار… هنوز امیدوارم… نه به اندازه صبح… به اندازه یک مژه بر هم زدن… به اندازه آن مقدار از خورشید که هنوز رخ در نقاب کوه نکشیده… شاید بیایی از پس آن درخت… آن بید مجنون که دید مرا به انتهای جاده کور کرده… بیایی با آن لبخندی که تصویرش همیشه با من است… لبخندت چقدر زیباست…

مردم از کنارم می‌گذرند و به اشک‌هایم می‌خندند… شاید دیوانه‌ام می‌پندارند… باک نیست!… بر این شب زده خراب دوره گرد حرجی نباشد آن هنگام که چون تویی دلدارش باشی… آخ… غروب شد آقا… دیگر خورشید در افق نیست. جمعه به شب رسید… بید مجنون می‌رقصد زیر نسیمی که صورت خیسم را به بازی گرفته… سردم می‌شود… ای کاش بودی و با عبایت شانه‌های ارزانم را گرما می‌بخشیدی… از خدا بخواه زنده‌ام نگاه دارد… وعده من و شما جمعه دیگر… همین‌جا… کنار خرابه دل…

چنین که یخ زده ایمان من اگر هر روز      هـزار بـار بـیــایـد بـهـــار کـافـی نـیـسـت

خودت دعـا کن ای نازنین که برگردی      دعای این همه شب‌زنده‌دار کافی نیست

نگاه می‌کنم به خودم و به دور و برم… سیاهی… سیاهی… شده‌ام مشکی پررنگ… پرکلاغی… آی که دستت می‌رسد کاری بکن! تشنه‌ام… تشنه کمی سپیدی که از خویش دریغ کرده‌ام… می‌خواهم بگویم از آنچه در دلم جاری است… اما مگر من و شما یکی نیستیم؟ اگر این گونه است پس خبر داری از آنچه بر من رفته و می‌رود… دستم بگیر، مگذار غرق شوم… اینجا میان مردم، در تنهایی… آه تنهایی!… هیچ‌گاه دست از سر دلم بر نمی‌داری.

صورت خیس از اشکم زیر هجوم داغ غربت به سله نشسته… نمی‌دانم پشت کدام دیوار این شهر آهنی، یاد شما را جا گذاشته‌ام… دیوارها چقدر بلندند… بلند به اندازه قامت گناهانم… قد و قامت توبه‌هایم آنقدر کوتاه شده که حتی پرچین‌های باغ سرما زده همسایه هم برایم به دیوارهای برجی می‌ماند تسخیر ناشدنی.

آقا جان دست دلم را بگیر… همان که توبه‌هایش مایه خنده فرشته‌ها شده… همان که هیچ آبرویی ندارد پیش خدا… همان که هنوز به عشق جمعه‌هایت زنده است… همان که دیشب برای آخرین بار توبه‌اش را ریختم توی جعبه‌ای از امید و دادمش دست فرشته‌ای که برساندش دست خدا… روی جعبه نوشته شده بود… «آهسته حمل کنید، محتویات این جعبه شکستنی است».

منبع : پرتال پایگاه تخصصی تبیان مهدویت

اهداف اسراییل از تعرض به مسجد الاقصی ‍‍‍!!!

 

 

اخبار حاکی از آن است که درگیری ها  طی روزهای گذشته  تشدید یافته  و صدها تن از نمازگزاران فلسطینی  مصدوم  و تعدادی نیز دستگیر شده اند.بر طبق آخرین اخبار منتشر شده از سوی رسانه ها تعداد زخمی ها متجاوز از یکصد نفر بوده و تعداد قابل توجهی نیز توسط نیروهای امنیتی و پلیس رژیم جعلی صهیونیستی در این مکان مقدس بازداشت شده اند .

باید به این موضوع اندیشید و پاسخ داد که چه عواملی باعث شد تا رژیم صهیونیستی از دو روز پیش با حمله و تعرض به مکان مقدسی چون مسجد الاقصی که مورد توجه همه ادیان قرار دارد چنین جسارت بزرگی را در پیش روی مسلمانان جهان مرتکب شود و هدف اسرائیل از تهاجم گسترده و زخمی و مجروح کردن تعداد بیشماری از مسلمین در محل عبادتشان چیست ؟

بی تردید همزمان شدن  آغاز سال جدید عبری یا یهودی در دو روز گذشته و اتفاقات رخ داده نشانگر توطئه ای علیه مسلمین و مقدس ترین مکان آنها  به عنوان اولین قبله مسلمانان از سوی رژیم اشغالگر است .یقینا این مسئله با هدایت و حمایت پلیس رژیم جعلی صهیونیستی امکان پذیر شده  تا شهرک نشینان یهودی با حمایت پلیس رژیم جعلی صهیونیستی بتوانند از یکی از درهای اصلی مسجد وارد این مکان مقدس شده و با حمایت پلیس اسرائیل با تیراندازی و پرتاب  بمب های دود زا به سمت نمازگزاران فلسطینی موجب چنین بحرانی در دو روز گذشته شوند.

بی تردید یکی از عواملی که در آغاز این چالش در مسجد الاقصی تاثیر گذار بوده است و رژیم جعلی صهیونیستی بعد از سال 1967و  پیروزی بر اعراب  موفق شد بخش های وسیعی از خاک فلسطین را تحت اشغال خود درآورد، توجه به مسجد الاقصی و محقق شدن آرزوهای دور و دراز خود دارد .بی تردید  یکی از اماکنی که تحت اشغال واقع شد بخش های عمده ای از مسجد الاقصی است که بسیار مورد احترام و توجه مسلمین و دیگر ادیان حتی یهودیان قرار دارد . سال 1969 درگیری های شدیدی در این منطقه به وقوع پیوست که بخش هایی از مسجد دچار آتش سوزی و سوختگی شد .

اما از سال 1969 تاکنون درگیری و مشکل خاصی به وقوع نپیوسته  که بدین شکل با وقاحت و گستاخی به مسجد الاقصی یورش آورده شود .اما طی دو روز گذشته این درگیری ها اقدام بی سابقه ای بوده که متاسفانه با حمایت دولت رژیم جعلی صهیونیستی و آقای نتانیاهو شدت پیدا کرده و  حتی برخی از تحلیلگران مسائل سرزمینهای اشغالی و منطقه بر این باور هستند که رژیم جعلی صهیونیستی به دنبال تقسیم مکانی و زمانی مسجد مقدس الاقصی است تا به لحاظ مکانی و زمانی یهودیان بتوانند بخش هایی از مسجد مقدس را  در زمان های خاصی به اعمال عبادی خود اختصاص دهند  که این موضوع مورد اعتراض مسلمانان قرار گرفته است چرا که مسجد الاقصی اولین قبله مسلمین بوده و مورد احترام مسلمین جهان قرار دارد .

متاسفانه  رژیم اسرائیل  طی سالهای اشغال که به دنبال یهودی سازی بیت المقدس و اماکن مقدسه آن بوده و حفاری هایی که در زیر اماکن مقدسه قبه الصخره و مسجد الاقصی در قدس داشته است به دنبال احیای معبد سلیمان و باقیمانده های تمدن قوم یهود در این اماکن است تا اماکن مسلمانان در فلسطین اشغالی به تدریج تخریب شود. لذا بالا گرفتن درگیری ها موجب  واکنش های مختلفی در سرزمین های اشغالی و کشورهای اسلامی شده است به نحوی که کشورهای مختلفی تعرض و اقدام جنایتکارانه پلیس امنیتی و شهرک نشینان اسرائیلی را مجکوم نموده اند .

هر چند برخی از کشورهای عرب منطقه  که از متحدین  اصلی اسرائیل محسوب می شوند به صورت ظاهری به این اقدام اعتراض کردند اما به صورت رسانه ای نتوانستند در برابر چنین فاجعه و چنایتی سکوت نمایند به نحوی که رژیم های اردن و مصر که این روزها کاملا همسو و متحد اسرائیل به شمار می روند به این اقدام تجاوزکارانه واکنش نشان داده و آن را محکوم نموده اند.

بی تردید کشورهای اسلامی خصوصا سازمان کنفرانس اسلامی و کشورهای اسلامی باید در برابر چنین اقدامات بی شرمانه و تجاوزکارانه ای به اماکن مقدس و نمازگزارن آن موضع محکم شفاف و قاطعی اتخاذ نمایند.چرا که بی ارادگی ، ضعف و سکوت کشورهای مسلمان در برابر اینگونه اقدامات منتج به گستاخ شدن نیروهای رژیم صهیونیستی و شهر ک نشینان آن خواهد شد و اگر بعد از این جنایت  عزم و اراده بین المللی برای مبارزه با اقدامات بی شرمانه و تعرض به اماکن مقدس توسط عوامل رژیم صهیونیستی به وجود نیاید باید منتظر اقدامات تلخ و ناگوارتر آینده باشیم  .یقینا  تصمیم گیری های شهرک نشینان که عموما مسلح هستند می تواند موجب افزایش  بحران  در مناطق اشغالی شود و می توان گفت آنها  باید منتظر یک انتفاضه گسترده تر در سرزمین های اشغالی بود.

بی تردید همه مسلمانان و کشورهای آزاده در برابر چنین جنایت ها و فجایع انسانی مکلف بوده و باید در برابر اقدامات بی شرمانه اسرائیل ایستادگی نمایند تا با اتفاق نظر و اجماع آرای مسلمین اقدام گستاخانه اسرائیل محکوم شده و دیگر مردم فلسطین و سایر مسلمین شاهد فجایعی به دست اسرائیل نباشند تا روزی که شاهد نابودی و محو این غده سرطانی از دل زمین باشیم.

امید وصال

بوی یار مهربان از جمکران آید همی
آخرش مهدی زِ مکه در امان آید همی

بوی عِطر شاه عالم در دلم افتاده است
دل به سمت مهدی صاحب الزمان آید همی

چشم ما در انتظار یاس نرگس خون شده
شاید این جمعه وصالش ارمغان آید همی

دل زِ مکر و حیله‌ی دنیای دون آتش گرفت
ای دلم شاید که یارم در بهار آید همی

روح ما بی یوسف زهرا به یغما رفته است
وقت آن شد یوسف ما در عیان آید همی

ما به جز ندبه به جز ناله ندیدیم چاره ای
شاید این یوسف زِ ندبه در میان آید همی

راه یوسف از گناه ما همی سَد گشته است
من که می‌دانم گناهم بَس گران آید همی

منبع:سید مهدی هاشمی

شهادت بانوی دو عالم - سلام الله علیها - تسلیت باد !

بعد از رحلت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ خلفای اسلامی همواره از نقل احادیث پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و ذکر سیره و شیوه زندگانی حضرت و صحابه وفادار او استقبال نکردند و در این میان کسانی که برخلاف وصیت نبوی حاکم شدند، از مخالفین عمده این نقلها بودند. چرا که از جایگاه پایین خود خصوصاً در دوره پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ باخبر بودند و از سوی دیگر از شأن بالای صحابه مقرب حضرت آگاهی داشتند. لذا نقل احادیث و سیره آنها را خطری برای خود تلقی می‌کردند. برخی حتی به همین مقدار بسنده نمی‌کردند، بلکه در کنار منع نقل احادیث و سیرة بزرگان نقلهایی آمیخته با دروغ به آنها نسبت می‌دادند و در وقایع تاریخی دخل و تصرف و تحریف می‌نمودند و در این میان اختلافات قبیلگی، دسته‌بندی‌های سیاسی و فرقه‌ای و جناح بازی‌ها خود از عوامل تحریف بود. چنانچه هشام بن عبدالملک برای اعمش که گرایش شیعی داشت نوشت: برای من فضایل عثمان و زشتی علی را بنویس، اعمش در پاسخ او نوشت: اگر تمام مناقب اهل زمین برای عثمان باشد زشتی‌های آن برای علی برای تو نفع و ضرری ندارد. از نکات مهم که در جای خود از مهم‌ترین علل تحریف تاریخ است، اعتقاد مورخین اسلامی به «عدالت صحابه» است چرا که اینان با چنین اعتقادی در نقل اخباری که عدالت صحابه را خدشه‌دار می‌نمود، دچار تردید شده و به تحریف آن می‌پرداختند. از سوی دیگر مورخین شیعی نیز در نقل وقایع و رویدادهای مهم اسلامی با توجه به وجود دولتهای سنی مذهب با مشکلات فراوانی مواجه بودند. یکی از اصلی‌ترین و به عبارت صحیح‌تر مهمترین کتاب شیعی که به نقل وقایع و حوادث دوره خلفای راشدین پرداخته است کتاب سلیم بن قیس هلالی است که از سوی ائمه طاهرین ـ علیهم السّلام ـ نیز بسیار مورد تأییدبود. ولی این کتاب ارزشمند نیز در جریان حوادث تاریخ مفقود گردیده و آنچه اکنون با این عنوان در دسترس عموم است، از نظر عده‌ای از محققین دارای اعتبار نیست. پس در واقع علمای شیعی یا در اثر فضای رعب و وحشتی که از سوی حکام سنی مذهب حاکم بود قادر به نقل همه تاریخ و واقعیت‌های آن نبودند و یا هم اگر کسی چون سلیم بن قیس به نقل همه حوادث می‌پرداخت در واقع با دسیسه‌های همان حکام حاصل زحماتش معدوم می‌شود. حقیقت‌طلبان از حقایق تاریخ بدور ماندند. با وجود همه این مشکلات و توطئه‌ها یافتن بعضی از حوادث از لابه‌لای برگه‌های تاریخ اگر چه بسیار صعب و مشکل است ولی دور از دسترس نیست، یکی از همین وقایع به آتش کشیدن درب خانه فاطمه ـ سلام الله علیها ـ و شکستن درب و آسیب رساندن به فاطمه ـ سلام الله علیها ـ می‌باشد. برای پرداختن به منابع معتبر که در بردارنده این رویداد هستند بهتر دیده شد که این حادثه را از منابع معتبری که در دسترس است نقل نماییم:
پس از آنکه عده‌ای از صحابه مهاجر و انصار در سقیفه با ابوبکر بیعت نمودند، فردای آن روز نیز ابوبکر جهت گرفتن بیعت عمومی در مسجد پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ حاضر شد، در این میان علی ـ علیه السّلام ـ و بنی‌هاشم و شماری از یاران حضرت ـ علیه السّلام ـ به دور از این کشمکشها در منزل پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در سوگ از دست رفتن حضرت ـ صلّی الله علیه و آله ـ گردهم آمده بودند و درصدد تجهیز و کفن و دفن حضرت بودند. ابوبکر پس از بیعت عمومی کسی را جهت فراخواندن حضرت علی ـ علیه السّلام ـ به مسجد و شرکت در بیعت عمومی فرستاد. البته در این میان اختلافاتی در زمان و تاریخ چنین امری وجود دارد. ابن قتیبه آورده است که: ابوبکر چون دوبار قنفذ را به خانه علی ـ علیه السّلام ـ فرستاد و علی ـ علیه السّلام ـ جواب منفی داد. ابوبکر عمر را به همراه چند نفر به طرف خانه فاطمه ـ سلام الله علیها ـ فرستاد. بعضی عثمان، خالد بن ولید، مغیرة بن شعبه، ابوعبیده جراح و حتی خود ابوبکر را از همراهان عمر نام برده‌اند. همچنین از قنفذ نیز در این جمع یاد شده است.
ابوبکر در زمان فرستادن عمر به او گفت: اگراطاعت نکردند (و از خانه جهت بیعت بیرون نیامدند) آنان را بکش.
ابی‌الفداء درکتابش می نویسد: ابوبکر عمر بن خطاب را به سوی علی و همراهان او فرستاد آنها را از منزل فاطمه ـ سلام الله علیها ـ بیرون آورد و به عمر گفت: اگر ابا کردند آنان را بکش. پس عمر با مقداری آتش به سوی آنان رفت تا خانه را به آتش بکشد. وقتی عمر به خانه فاطمه ـ سلام الله علیها ـ رسید بانگ برآورد و اهل خانه را برای بیعت فراخواند و تهدید نمود که خانه را به آتش خواهد کشید. مردم گفتند که فاطمه درون خانه است. عمر گفت: باشد.فاطمه ـ سلام الله علیها ـ که صدای عمر را شنید جلو آمدو به روایتی از پشت درب با عمر به گفتگو پرداخت و فرمود: آیا می‌÷واهی خانه مرا به آتش بکشی؟ عمر گفت: آری.در اثر گفتگوهایی که بین فاطمه ـ سلام الله علیها ـ و عمر رد و بدل شد و ناله‌های حضرت ـ سلام الله علیها ـ مردم بسیاری ناظر به این حادثه متفرق شدند و عمر با عده‌ای باقی ماند. این قسمت واقعه را اکثر منابع سنی و شیعه نقل کرده‌اند .اختلاف گزارشها پس از این صحنه شروع می‌شود. گروهی براین باورند: زبیر و علی ـ علیه السّلام ـ با شمشیر خارج شدند آنان را گرفتند و کشان کشان به مسجد بردند. بعضی نیز قائلند که با تهدید عمر همه همراهان علی ـ علیه السّلام ـ از منزل بیرون آمدند و بیعت کردند به جز علی ـ علیه السّلام ـ بلکه ابوبکر چون استدلالهای حضرت ـ علیه السّلام ـ را شنید گفت: اگر بیعت نمی‌کنی ترا مجبور به آن نخواهم کرد. امّا اینکه عمر درب خانه را به آتش کشیده است در این مورد گزاره هایی از سنی و شیعه وجود دارد که مؤید حجوم و آتش زدن می‌باشند. این اخبار را در ادامه آورده‌اند که عمر درب نیم سوخته را با لگد خود باز نمود و چون فاطمه ـ سلام الله علیها ـ در پشت درب قرار داشت در اثر شدت ضربه نوزادی را که حامله بود سقط نمود.
همچنین عمر با تازیانه قنفذ ضربة سخنی به بازوی حضرت ـ سلام الله علیها ـ نواخت که در اثر آن تورمی در دستان حضرت پدیدار شد و چون عمر همچنان مقاومت زهرا ـ سلام الله علیها ـ را دید سیلی محکمی به صورت حضرت نواخت که گوشواره از گوشش خارج شد، پس از آن عمر علی ـ علیه السّلام ـ را با حالتی زشت و توهین‌آمیز به مسجد برد.در این میان آنچه از روایات اهل سنّت قابل توجه است این می‌باشد که اینان راویان اخبار آتش زدن درب خانه فاطمه ـ سلام الله علیها ـ و سقط جنین را دروغگو و رافضی می‌خوانند. به طور مثال عسقلانی در لسان المیزان ضمن آوردن خبر سقط جنین از زبان احمد بن محمد سرّی بن یحیی بن ابی دارم او را رافضی و دروغگو می‌خواند و یا ذهبی در میزان الاعتدال و شهرستانی نیز وقتی چنین خبری را از ابراهیم بن سیار معروف به نظّام معتزلی نقل می‌کند او را به رفضه و کذب متهم می‌نماید و همچنین است حال صفدی و نظر او در مورد نظّام.
در هر صورت بحث آتش زدن درب خانه فاطمه ـ سلام الله علیها ـ و ضرب و شتم آن حضرت که منجر به سقط جنین شد، ‌حادثه‌ای نیست که براحتی بتوان از کنار آن گذشت و توقع داشت که به حدّ وفور در منابع شیعه و سنی به چشم بخورد. در پایان کلام را با گفتاری از ابوبکر و مسعودی ختم می‌کنیم: در منابع تاریخی اهل سنّت آمده است که ابوبکر در زمان احتضار گفت: بر چیزی از دنیا تأسف نمی‌خورم مگر بر سه کاری که انجام دادم و دوست داشتم که انجام ندهم.. امّا سه کاری که انجام دادم و ای کاش نمی‌کردم: از خانه فاطمه تفتیش نمی‌کردم اگر چه حتی به جهت جنگ بر روی من بسته می‌شد و… مسعودی ضمن نقل این گفتار می‌گوید: و در این باب صحبت‌های زیادی نمود.که از این صحبتها ابوبکر در کتب اهل تسنن چیزی به دست نمی‌آید.ازگزارشهای مختلف می توان دریافت که اهل بیت پس ازپیامبر توسط مردم مورد ظلم واقع شدند اول ازهمه حضرت زهرا وامیر مومنان بودند.

هوای چشمهایم !

هوا آفتابی باشد یا ابری…

فرقی نمیکند…

بی تو…

چشمهای من…

همیشه بارانی است…

 

 

اللهم عجل لولیک الفرج

خوشبختی !!!

دعا میکنم که همه خوشبخت شویم.

هرکسی خوشبختی را در  تحقق خواسته ای خاص میبیند.

اما چه میشود مهدی زهرا (عج الله تعالی فرجه شریف ) بیاید.چه خوشبخت میشویم.چه زندگی زیبایی داریم.

آقای من ! چه بگویم از انتظار و انتظار و انتظار

چه بگویم از اشک هایی که گاه میریزند و گاه میشوند بغض در گلوهایمان.بیا تا خوشبخت شویم.خوشبختی نهفته در تحقق این جمله است:

اللهم عجل لولیک الفرج

 

 

منبع: یاس نبوی

وسیله ی مهار شیطان

امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف): هیچ چیزی همانند نماز بینی شیطان را نمی کوبد؛ پس آن را به جا آور و بینی او را بکوب. 

                                                                                                                                      بحارالانوار/ جلد 53/صفحه182

 

 

 

امید غریبان تنها کجایی؟

 

مرا با عشق خود درگیر کردی

به پایم با غمت زنجیر کردی

بدان دنیای بی توهیچ باشد

دلم را از زمانه سیر کردی

اللهم عجل لولیک الفرج