موضوع: "علما"

#هفته_دفاع_مقدس

عشق بود و جبهه بود و جنگ بود
عرصه بر گُردان عاشق تنگ بود
هر که تنها بر سلاحش تکیه کرد
مادری فرزند خود را هدیه کرد
در شبی که اشکمان چون رود شد
یک نفر از بین ما مفقود شد
آنکه که سر دارد به سامان می رسد
آنکه که جان دارد به جانان می رسد
دیده ام ، دستی به سوی ماه رفت
بی سر و جان تا لقاءالله رفت
زندگیمان در مسیر تیر بود
خاک جبهه ، خاک دامنگیر بود
آنکه خود را مرد میدان فرض کرد
آمد از این نقطه طی الارض کرد
هر که گِرد شعله چون پروانه است
پیکر صدپاره اش بر شانه است
تن به خاک و بوی یاسش می رسد
بوی باروت از لباسش می رسد
دشمن افکنهای بی نام و نشان
پوکه ی خونین شده تسبیحشان
کار هرکس نیست این دیوانگی
پیله وا می ماند از پروانگی

#افشین_مقدم

#انسان-شدن

#برشی_از_یک_کتاب
#بشری_که_دنبال_انسان_شدن_است

این #مقام_ولایت است که استعدادهای بشر را بیرون ریخت و خُلق کریمه و استعدادهای خوب او را شکوفا کرد و از بشر، انسان بیرون کشید و او را از #ظلمات_نفس ، از ظلمت خلق دنیا ، از هواها و حرف ها و جلوه های پوچ به سوی نور هستی هدایت کرد . انسانی که دیگر در سطح غریزه و حرف‌ها و محدود ها زندگی نمی‌کرد و با این معیارهای کم و کوتاه اندازه نمی‌گرفت . و انسان یعنی همین ، یعنی در سطح وظیفه زندگی کردن ؛ چون این حیوان است که تمام مسائلش با غرایزش حل و فصل می‌شود ، و حتی امنیت و رفاه و نظم و عدالت را با غریزه تامین می‌کند . آن نظم و رفاه و عدالتی که در کندو حاکم است ، هنوز در جامعهٔ انسانی در شکل های مختلف کمونیستی و سرمایه داریش ، حکومت نکرده و نمی کند ، مگر هنگامی که بشر از اسارت ها ، از ظلمات ، از هواها ، و حرف ها و جلوه ها آزاد شود و به عظمتی دست یابد که این حقارت ها او را در خود نگیرند . و مگر هنگامی که #بشر_انسان_شود . و در این حد، عدالت که هیچ ، حتی انفاق و ایثار هم ، رخ می نماید و آشکار می شود . و این است که ، آنهایی که بیشتر از رفاه و بالاتر از عدالت و آزادی را می خواهند ، باید به #غدیر رو بیاورند و از این جام سیراب شوند .

? غدیر ، علی صفایی حائری ، ص ۲۳

#تلگـرانہ

?

آیت‌الله قاضی :
کور است چشمی که ؛
صبح از خواب بیدار شود ؛
و در اولین نظر
نگاهش به امام‌زمانش نیافتد..
کاش آیت‌الله میگفت ؛
اگرکسی اصلاً به‌یادِتونباشد،چی..

#چشم‌بیمارشده‌تارشدن‌هم‌دارد
#پای_منبر