خطر سکولار شدن حزب اللهی ها!

شاید این عنوان باعث تعجب و حتی اعتراض حزب اللهی ها شود که مگر امکان دارد یک حزب اللهی سکولار شود؟!

اما تا پایان این متن میتوان تامل کرد

سکولاریسم یعنی جدایی دین از عرصه اجتماعی که سیاست یکی از زیرمجموعه های آن(اجتماع) است.

به اشتباه فکر میکنیم که سکولار کسی است که اجازه ورود دین به عرصه سیاست را نمیدهد و مانع میگردد تا دین حکومت کند.

اما این تعریف و برداشت ناقص و مبهم است به این دلیل که سیاست ذیل امور اجتماعی تعریف میشود

سکولاریسیم یعنی خانگی کردن دین،اگر بخواهیم ساده تر توضیح دهیم یعنی دین برای خانه و مسجد و محافل خصوصی است نه بطن و مرکز جامعه.

حالا بیایید خطر را احساس کنیم؛شخص و خانواده حزب اللهی با تصورات اشتباه ناخودآگاه در حال منزوی کردن دین است بدون آنکه از خطرات آن آگاه باشد.

به این رفتارها دقت کنید.منظور در اینجا فرد نیست بلکه عموم حزب اللهی هاست.

1_حزب اللهی ها برای فرزندانشان دنبال مدرسه خاص هستند که جو مناسب داشته باشد و فرزندانشان در یک محیط یکدست تربیت شود.

2_حزب اللهی ها پارک نمیروند یا اگر بروند دنبال پارکی هستند که جو آن حزب اللهی باشد.

3_حزب اللهی ها سینما نمیروند اگر هم بروند فقط برای فیلم های ارزشی میروند.

4_حتی حزب اللهی ها برای عزاداری هم به هیات هایی میروند که مردم عادی کمتر میروند.

5_حزب اللهی ها از لحاظ شغلی هم حتی به بسیاری از نهادها و ادارات علاقه ندارند و دنبال عضویت در نهادهای ارزشی هستند و عملا دانشگاه؛آموزش و پرورش و نهادهای مهم دیگر از حضور عنصر حزب اللهی اثرگذار؛خالی میشود.

6_و ده ها نمونه دیگر که حتی در رفتارها و منش های فردی هم میتوان این رگه ها را ملاحظه کرد.

استدلال اصلی حزب اللهی ها این است که محیط سالم نیست و برای حفظ دین خود مجبوریم محدود به جامعه بسته مدنظر خودمان باشیم.درواقع ناخواسته حزب اللهی ها در حال به کنج کشیدن دین هستند.یعنی ما خودمان زندگی خودمان را در محیط سالم مدنظر خودمان ادامه دهیم و سایرین هم در همان محیط و سبک زندگی خودشان.

بخاطر همین است وقتی وارد بسیاری از عرصه ها و محیط می شوید؛هیچ اثری از حزب اللهی نیست.به ویژه در زمینه تعلیم و تربیت در دانشگاه و مدرسه بعنوان معلم یا استاد.حزب اللهی ها چه از این متن خوششان بیاید چه نیاید؛به آفت بزرگی مبتلا شده اند و باید به نگاه آسیب شناسی به این متن توجه کنند.

 

دیدار یار

رمضان یک خبر از یار بده

بر دلم مژده ی دلدار بده

رمضان صاحبم از من راضی ست؟

یا که از روزه ی من ناراضی ست؟

خدمت یار سلامم برسان

درد دلها و کلامم برسان

گو به مهدی دل من قابل کن

فیض دیدار رخت شامل کن

اللهم عجل لولیک الفرج 

اين گنج پاياني ندارد

 3- آشنایی با تازه های کتاب

 یک طلبه و حوزوی باید با تازه های نشر یک جامعه آشنا بوده و مطالب خود را نیز همزمان با آنها بروز کند. پاسخگویی به شبهه ها و سوالات جدیدی که با تازه ترین کتاب ها وارد اذهان مردم و بخصوص جوانان می شود نیاز به آپدیت بودن و بروز بودن سیر مطالعاتی یک طلبه دارد؛ از سوی دیگر متصدی علم و دانش حوزه و حوزویان اند و چگونه می شود متصدی یک امر از تازه ترین اخبار و رویداد های آن آگاهی نداشته باشد، پس چگونه می تواند برای این حوزه فرهنگ، نسخه تجویز کند؟!

  4- آشنایی با نویسندگی

یکی از مهمترین بازدهی طلاب پس از مطالعات درسی و غیر درسی با کتابت و نویسنگی بروز می کند. به عبارت دیگر یکی از بهترین راه های نشر علم تألیف کتاب خواهد بود.

اما این امر بدون مطالعه و اشنایی با کتاب های مختلف مقدور نخواهد بود. برای فوران خلاقیت و استعداد نویسندگی باید مطالعات آزاد را افزایش داده و با قلم ها مختلف آشنا شویم تا بتوانیم با تمرین و ممارست بنویسیم. پس یکی از بهترین راه های تمرین نویسندگی مطالعه کتاب است.

غبطه ی مردگان

خوشا به حال کسانی که ماه رمضان را درک میکنند

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

شبی نیست مگر آنکه فرشته مرگ اینگونه مردگان را ندا میکند:ای ساکنین قبرستان؛شما ترس مرگ یا ترس ورود به قبر را شهود کردید؛هم اکنون به چه کسی غبطه میخورید؟

پس مردگان چنین میگویند:ما به افراد مومن در محل عبادتشان غبطه میخوریم زیرا ایشان نماز میخوانند و ما نمیتوانیم نماز بخوانیم؛آنها زکات میدهند و ما نمیتوانیم زکات دهیم؛آنها در ماه مبارک رمضان روزه میگیرند و ما نمیتوانیم روزه بگیریم؛آنها از زیادی مالشان صدقه میدهند و ما نمیتوانیم صدقه دهیم.

منبع:ارشاد القلوب ج 1 ص53

فضیلت ماه مبارک رمضان

مسمعی میگوید امام صادق علیه السلام هنگام داخل شدن ماه رمضان فرزندانش را سفارش میکرد و میفرمود:

خودتان را به زحمت بیندازید و بکوشید

زیرا در این ماه روزی ها تقسیم میشود

اجل ها معین میشود

زائران خانه خدا که به سوی او حرکت میکنند تعیین میشوند

و در این ماه شبی است که عمل در آن شب؛از عمل هزار ماه برتر است

منبع:

اصول الکافی،مجلد4؛صفحه66