شهادت هنر مردان خداست
الو…سلااام…
صدای من رو از آبادان نزدیک ترین همسایه ی خرمشهر میشنوید…
این روزا خیلییی هوا گرمه
یه کم توی خیابون راه بری خیس از عرق میشی…
این روزا بود که بچه ها تمام تلاش خودشونو کردن تا خرمشهر آزاد شد…
مگه میشه؟؟!!
توی این گرما
زیر گرمای آفتاب
راستی جنگ گرماهای دیگه ای داره…
گرمای خمپاره
گرمای آر پی جی
گرمای خونی که روی زمین داغ ریخته شد?
گرمای لب های خشکیده از عطش?
گرمای بطری های خالی از آب…
گرمای خون جهان آرا…
خون بهنام محمدی…
خون حسین فهمیده…
خون علی ها
محمد ها
جاسم ها
فاطمه ها
و با این همه سختی خدا با همین خون ها خرمشهر را آزاد کرد
خرمشهر عزیزم آزادیت مبارک???
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط یاس نبوی در 1396/03/03 ساعت 01:29:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید