یوگا !!!
در این یادداشت به جمعبندی نکاتی در مورد یوگا میپردازیم:
1. علیرغم ادّعای برخی افراد که یوگا را صرفاً یک ورزش میدانند، با تأملّی اجمالی در عباراتی که از سوی بزرگان یوگا بیان شده و همچنین با در نظر گرفتن عقایدی که از سوی مروّجین این عرفان منتشر میگردد، میتوان دریافت که یوگا را باید جزو آن دسته از عرفانهایی دانست که گرایش به آن در قرون اخیر رشد چشمگیری داشته است.
2. علّت معرّفی کردن یوگا به عنوان یک ورزش از سوی مروّجین این عرفان آن است که ایشان در صدد هستند تا با توجّه به «جایگاه ورزش در میان جوانان»، «آرامشی که همگان به دنبال آن هستند»، «واکنش عموم افراد جامعه نسبت به عرفانهای نوظهور» و «تلاش در جهت کسب ثروت از طریق یوگا»، تمامی اشخاص جامعه به خصوص جوانان را به شرکت در جلسات خود علاقهمند ساخته و بدین ترتیب موجبات گرایش ایشان به افکار و عقاید خود را در پوشش ورزش بودن یوگا فراهم آوَرَند.
3. یوگا در لغت به معنای «پیوستن، مهار کردن، تمرکز بر یک نقطه و مراقبه» بوده و در فرهنگ هند برای هر شیوه زاهدانهای بکار میرود که موجب جدایی فرد از دنیا میشود. یوگا در اصطلاح «آیینی است که به توقّف نوسانهای روان منجر میشود».
4. هدف یوگا به جای «رشد حالات آگاهی» و «کمک به فّعالیتهای ذهنی و فکری انسان»، ممانعت از بروز چنین حالاتی به وسیله ارتقای «قناعت ماندگار درونی» و «قرار دادن ذهن در یک حالت خلأ و خلسه» است. بنابراین، یوگا به دنبال ارتباط و پیوند با خدا نیست؛ بلکه به دنبال پایان بخشیدن و متوقّف ساختن تمامی فعّالیتها و شناختهای ذهنی است.
5. تاریخ پیدایش یوگا به قرنها پیش از ظهور حضرت مسیح (ع) باز میگردد. لکن آیین، عقاید و آداب مربوط به یوگا نخستین بار توسّط فردی به نام «پاتانجلی» در کتاب «یوگا سوتره» جمعآوری و تدوین شد. همین مسئله باعث شد که برخی، پاتانجلی را ابداع کننده این عرفان بدانند؛ لکن حقیقت آن است که وی تنها مطالب موجود پیرامون این عرفان را جمعآوری و به شیوه مناسبی مدوّن کرده است.
6. یوگا جلوه عملی طرز تفکّر به اصطلاح فلسفی «سانکهیه» بوده و تنها تفاوت این دو، در آن است که عرفان یوگا برخلاف سانکهیه، خدایی به نام «ایشوارا» را باور دارد. پاتانجلی (تدوین کننده یوگا) سعی کرد تا با ارائه یک خداشناسی صوری، خود را در تقابل با جامعه مؤمنان و خداگرایان هندی و عموم مردم قرار ندهد و بدین ترتیب، به مقبولیّتی همگانی دست پیدا کند. از همین رو میتوان گفت «ایمان به خدا» در یوگا، امری بود که پاتانجلی اعتقادی بدان نداشته و صرفاً به منظور فریب عوام و جلوگیری از مبارزات احتمالی با عقاید خود، آن را در میان اعتقادات یوگا قرار داد. پاتانجلی همچنین از اصطلاح ایشورا یا همان ارتباط خدای متشخّص به عنوان بهترین و لطیفترین مراقبه در مراتب بالای سمادهی استفاده کرد. جالب آنکه پاتانجلی در عین اعتقاد به خدا عقیده به تناسخ نیز معتقد بود و رنج جهانی را نیز بر طبق سنّت هندی پذیرفت. وی هدف سلوک یوگایی را تمرکز و مراقبه معرّفی کرد و اعلام داشت تمامی تعالیم و دستورات این آیین، روشی در جهت دستیابی به تمرکز است نه رسیدن به خدا.
7. یوگا دارای اقسام مختلفی است. آنچه که در حال حاضر به عنوان یوگا در میان افراد رواج دارد، راجا یوگا یا همان یوگای مراقبه است که درصدد کنترل و مهار ذهن برای رسیدن به حالت آرامش است.
8. شیوا یکی از الهههای هندو است که بنابر عقاید این دین، به صورت بیگانهای تاریک و دیوسان ظاهر شده و با تمامی دیگر خدایان و همچنین با انسانها در تضاد و دشمنی است. در بسیاری از آثار هندو و همچنین در کتبی چون انجیل شیطانی از شیوا ذیل عنوان الهههای شیطانی یاد شده است.
9. یکی از بزرگان یوگا، راما کریشنا است که در یک خانواده فقیر برهمن به دنیا آمد و در دوران کودکی و نوجوانی خود چندان به تحصیل نپرداخت. وی به دلیل مشکلات مالی خانواده خود مجبور به حضور در معبد کالی (همسر یا دختر شیوا) شد و در جریان همین حضور، جذب این معبد گردیده و پس از مدتّی، موفّق به قرار گرفتن در مقام «روحانی مذهبی معبد کالی» و «فرزند کالی» گردید. در عکسهای مختلفی که از راما کریشنا گرفته شده است، او در حال نشان دادن علامت دست شاخدار بوده و در صدد است تا به صراحت شیطان پرست بودن خود را ابراز کند.
10. از دیگر بزرگان یوگا، سوامی ویوکاناندا شاگرد ارشد راما کریشنا است. وی از هشت سالگی تحصیل را آغاز کرد و در این میان، با تاریخ اروپا و عقاید فیلسوفان غربی و عقاید مسیحیّت آشنا گردید. وی در هجده سالگی با راما کریشنا آشنا شد و در بیست و یک سالگی به عضویت لُژ فراماسونری درآمد. مرگ پدر سوامی و فقر خانواده وی موجب شد که سوامی مجبور شود ارتباط بیشتری با راما کریشنا برقرار کند. سوامی در اواخر عمر ارتباط بسیار نزدیکی با استاد خود دات و این ارتباط موجب شد که پس از مرگ راما، سوامی جایگزین آن گردد. سوامی نیز همچون استاد خود ارادت بسیاری به شیوا و کالی داشت و همواره این دو الهه شیطانی را مورد تقدیس و پرستش قرار میداد. از همین رو، او نیز همچون استادش بیشتر میتوان یک شیطان پرست دانست تا یک خداپرست. وی از سال 1893 میلادی مسافرتهای خود به منظور ترویج افکار و عقایدش را آغاز کرد و توانست افراد زیادی را در اروپا و امریکا گرد خود جمع کند.
11. افکار و عقایدی که از سوی سوامی ویوکاناندا منتشر میشد آمیختهای از «عقاید هندو»، «عقاید و ریاضتهای یوگا»، «عقاید فیلسوفان غربی» و «برخی از عقاید مسیحیّت» بود. علّت مورد استقبال قرار گرفتن این عقاید از سوی مردمان اروپا و امریکا آن بود که سوامی در زمانیکه تمام بشریّت پس از یک دوران دوری از دین، تشنه دریافت مسائل معنوی و کسب آرامش بود، این عقاید را که با پیشینه ذهنی مردم از دین مطابقت داشت، به ایشان عرضه کرد. البتّه در این میان، نباید نقش کلیدی رسانههای غربی را که پس از سخنرانی وی در پارلمان ادیان شیکاگو، به شدّت از او تمجید و حمایت کردند، فراموش کرد.
نویسنده : محمدحسن نجاری
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط یاس نبوی در 1395/11/27 ساعت 05:21:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |