تلاش برای پاسخ یابی سؤال اصلی مقاله (رسیدن به فرضیه)
اگر برای سؤال مهم مقاله، هیچ جوابی- حتی موقت و حدسی- نداشته باشیم، به نوعی سردرگمی مواجهیم. فرضیه باید با سؤال هماهنگی دقیق داشته باشد. برای مثال، اگر سؤال اصلی مقاله این باشد که «چرا مقالههای دانشجویان فلان دانشکده، به خوبی پردازش نمیشوند؟»، فرضیه میتواند چنین باشد: «علت عدم پردازش مقالات آنها این است که در مطالعات خود مهارت کافی ندارند.» هر چند در مورد سؤالات ویژه و ارزشی که مستقیما از منابع دینی و مقدس پاسخ میگیرند، نیازی به ارائه فرضیه نیست، برای سایر پرسشها شایسته است یک جواب حدسی و برگرفته از تجربیات و اطلاعات خود، فراهم کنیم و سپس آن را به آزمون و بررسی بگذاریم. فرضیه یکی از مواردی است که در انتخاب مطالب از منابع به ما جهت میدهد.
آماده سازی طرح مقاله و مدیریت زمان و یک برنامهریزی منعطف؛
نداشتن طرح تحقیق باعث میشود که محقق به محض اینکه احساس کرد مطلبی به کارش ربط دارد، آن را فیشبرداری کند و در نهایت با انبوهی از فیشها مواجه شود که در تعیین تکلیف آنها نمیتواند مدیریت نهایی را اعمال نماید و به جای اینکه «کتابخانهای» باشند، «رودخانهای» میشوند.
طرح مقاله به گستردگی طرح پایاننامه نیست. یکی از فرقهای طرح مقاله با طرح پایان نامه و رساله این است که در طرح مقاله، ممکن است یک طرح ذهنی که در آن، شاخهها و چارچوب مهم مقاله مشخص شده باشد برای شروع کار کافی باشد. در مقاله، به جای فصلها، داشتن تیترها و محتوای اصلی هر قسمت کفایت میکند.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط یاس نبوی در 1398/11/06 ساعت 10:37:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |